عاغا یکی از دخترای هم کلاسم اومد پیشم جزوه فیزیک ازم بگیره تا کپی کنه.منم ته دلم ازش بدم میومد و دوس نداشتم بهش بدم ولی روم نشد بگم نمیدنش.
هیچی دیگه دست خط خرچنگ قورباغه ای مو دادم کپی کنه هیچیشو نتونه بخونه فیزیک بیوفته تا دیگه اون باشه و از من جزوه نخواد!!!!!
دکترا جوابم کردن گفتن فقط معجزه می تونه نجاتت بده@-@
ﺩﺭﺱ ﺭﻭ !
ﺳﻮﺍﻻﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ :
ﺳﻮﺍﻝ 1 : ﻭﻻﯾﺖ ﻓﻘﯿﻪ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﺟﻮﺍﺏ : ﺑﺎ ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻋﺰﯾﺰ ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻭ
ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺱ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﮐﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﻢ ﻭﻻﯾﺖ ﻓﻘﯿﻪ ﻭﻻﯾﺖ
ﺧﻮﺑﯿﺴﺖ .
ﺳﻮﺍﻝ 2 : ﻗﻠﻤﺮﻭ ﺩﯾﻦ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯿﺪ .
ﺟﻮﺍﺏ : ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮﯾﻢ ﺍﺳﺘﺎﺩ ، ﻗﻠﻤﺮﻭ ﺩﯾﻦ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻭﺳﯿﻊ ﺍﺳﺖ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺷﻮﺩ .
ﺳﻮﺍﻝ 3 : ﭼﺮﺍ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ؟
ﺟﻮﺍﺏ : ﺗﺮﻡ ﯾﺎﺯﺩﻫﯿﻢ ﺍﺳﺘﺎﺩ ، ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
ﺳﻮﺍﻝ 4 : ﺳﮑﻮﻻﺭﯾﺴﻢ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﺟﻮﺍﺏ : ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺳﮑﻮﻻﺭﯾﺴﻢ ﺭﻭ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ؟؟؟ ،
ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮﯾﻢ .
ﺳﻮﺍﻝ 5 : ﺗﺤﺮﯾﻒ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﺟﻮﺍﺏ : ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮﯾﻢ ﻭﻟﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﯿﻢ !
ﺁﺧﺮ ﺑﺮﮔﻪ : ﻧﮑﺘﻪ ﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﮐﻼﺱ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺪ :
ﺟﻮﺍﺏ : ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﻦ ﮐﻪ ﮐﻼ ﯾﻪ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺮﺑﺎﺭ ﺗﺮﯾﻦ
ﮐﻼﺱ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺑﻮﺩ .
ﺧﺪﺍ ﮐﻨﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮﻣﻪ ،
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﻢ ﻋﮑﺲ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻧﺬﺍﺷﺖ ،
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﮔﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﺪ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ..
دیشب رفتیم خواستگاری واسه داداش بزرگم...
بعد جدل های فروان نوبت این شد ک برن باهم حرف بزنن
داداش کوچیکم:داداش هادی از همین الان بهش رو ندی سوارمون شه!!!
داداش هادی -_-
من : :)))
پشمک حاج عبدالله O_o
آقا یادش بخیر ما دوران راهنمایی تو خوابگاه یه دوستی داشتیم به اسم جابر . این آقا جابر واقعأ بچه ی درس خونی بود و پارسال هم رتبه 78 کنکور شد .موقع امتحانات سحر بیدار میشدیم درس میخوندیم که یه شب وقتی بیدار شدیم رفتیم نماز خوندیم و شروع کردیم به درس خوندن . نیم ساعت که گذشت تازه صدای اذان به گوشمون رسید. شاید باورتون نشه ولی انقد فشار بهمون اومد که همه ی بچه ها روبیدار کردیم .
چه حوصله ای داری نشستی داری با چاقوقاچ میکنی میگه ما خونمون اناروبرمیداریم میکوبیم به دیوارخودش نصف میشه اولش فکرکردم شوخی میکنه نگو نه کاملاجدیه...
خخخخخخ
دوستم اومده خونمون بعد ناخنش شکسته سریع و با دلشوره میگه ناخن گیر داری؟ میگم نه میگه سوهان چی میگم نه بغض کرده میگه یعنی تو این خونه چیزی ندارید که من ناخنم رو بگیرم... میگم داریم منتهی شخصیه حالا تو که ناخنت شکست دیگه برا چیته با دندونات صافش کن در کمال ناباوری میگه: میخوام بقیه شونم بگیرم آخه میدونی ما دخترایی که یکی از ناخن هامون بشکنه بقیه اش رو بگیریم ببین دلمون بشکنه چیکار میکنیم...
من هیچی نمیگم کاریش هم ندارم فقط شما بگید با اون دو تا دوست پسرش که گذاشتن رفتن و این سه تایی که الان داره صحبت نکنم بگم براش نذر کنن؟
دختره منو ادد کرده بعد بی مقدمه پی ام داده
مرسی از ادد کردنتون
خواهشا به من پی ام ندین
ﺳﻮﺍﻻﯼ ﺷﺨﺼﯽ ﻧﭙﺮﺳﯿﻦ
نذازین از اکسپت کردنتون پشیمون شم :|
یه بی اف فاب دارم
الان 3 ساله با همیم
ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﻣﻮﻧﻢ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﻫﺴﺘﻦ ﺍﯾﺸﺎﻻ
ﺍﮔﻪ ﺧﺪﺍ بخواد ﻣﺎﻩ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻣﯿﺍﺩ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯾﻢ
ﺷﻤﺎ ﭼﯽ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﯼ .... ﺍﺳﻤﺶ ﭼﯿﻪ ... ﭼﻦ ﺳﺎﻟﺸﻪ ... ﺍﻭﻧﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﯾﺎ ﻣﻨﻮ ..!!!! :| :|
.
.
.
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻮﮐﺮﺗﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺷﻔﺎ ﺑﺪﯼ ﺍﻭﻝ اونو شفا بده!!
سر کلاس زبان نشسته بودیم وقت استراحت بود چند دقیقه مونده بود به زنگ
دبیر شروع کرد به صحبت غیر درسی ، گفت: آدم باید خوب جوک بخونه تا بتونه خوب طنز بگه مثلا همین آقای مستقیم
ما O-o من و یکی از بچه ها همزمان گفتیم: عبـاس مستقیــــــــــــم؟؟؟؟؟؟
گقت آره دیگه ^_^
همچنان من O-o
یهو ساعت زنگ زد از خواب بیدار شدم :|
ینی در این حد عاشق پستای داش عباس ام
جالب اینجاست همون کسی که تو خوابم داش عباس رو میشناخت وقتی بهش گفتم گفت که اونم 4جوکیه!! ^_____^
خواستم از همین جا اعلام کنم که داش عباس فدایی داری. به گذاشتن پستای باحال ادامه بده، بابت تموم وقتایی که پستاتو میخوندم :D ^_______^
شماهم وقتی بچه بودین آرزوتون بودباباتون موقع رانندگی شمارابغل کنه تابتونیدماشین رابرونیدیامن فقط این طوری بودم؟
.
.
.
.
.
راستش رابگونامردی اینطوری نبودی؟
قبلا یه اسپری میخریدم 2500 صب به صب که میخواستم برم بیرون میزدم به خودم و میرفتم دیروز رفتم از همون اسپری بخرم قیمتش شده 22500 ..... هیچی دیگه منم صب به صب که میخوام برم بیرون بوش میکنم خیلی شیک میذارمش سر جاش و میرم .................الکی که نگفتن پول علف خرس نیست
امروزیه دختریو دیدم ماشالا باغ وحشی بود براخودش
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.ساپورتش گورخری
مانتوپلنگی
چشاش مثل آهو
پاهاش مثل اسب
قدش ماشالا مثل زرافه
لباش شتری
اخلاقش سگی
ناخناش مثل خرس
راه رفتنشونگو ......مثل خود کبک...
ازهمه جالبترصداش میکردن پروانه!!
یه بنده خدایی کنارم بود خیلی هیجان داشت واسه بازی مثلا توپ تو وسط
زمین بود..اون داد میزد گُلللللل..!!
یا مثلا پنالتی!!!
بعد هی گوشیش زنگ میخورد..یدفعه عصبانی شد یه نگا به من کرد گف:
داداش تویی هی داری به من میزنگی؟!!
من:|
لیدر باشگاه:|
دروازه بان شهرداری بندعباس:|
دوتا دونه تخم مرغ رو تو قابلــمه دوازده نفـــره نیمرو کرده
حالا مدیونید اگه فکر کنین اون یه نفر من بودم، بـوخــودا
امان از دست چهارجوک
حوصله م سر رفت! همه پستای عباسو خوندم بازم زنگ نزد!
5 ساعت سوار BRT شدم و کل شهرو گشتم بازم زنگ نزد!
تمام کمدها و کشوهای دراور رو مرتب کردم.... نزد!
توالتم شستم.... نزد!
اصن خره!
حوصله م سر رفت! همه پستای عباسو خوندم بازم زنگ نزد!
5 ساعت سوار BRT شدم و کل شهرو گشتم بازم زنگ نزد!
تمام کمدها و کشوهای دراور رو مرتب کردم.... نزد!
توالتم شستم.... نزد!
اصن خره!