·•●★ خانم میم.::.دختر کورد ★●•·
بعد 2 ماه دوری از خانواده میخواستم برگردم، زنگ زدم به داداش بزرگم،
من + خوشحالی دارم میام؟
اون - تو اصن بود و نبودت فرقی نمیکنه عزیزم ^_^
+ خیلی ممنون. اونوقت اتاقمو که بهم نریختی؟
- نه فقط اجاره ش دادیم به چندتـــا دانشجو، میای پیش خودم میخوابی. ^_^
+ عه اذیتم نکن دیگه! حالا خوشحالی دارم میاد یا نه؟
- نه اصلا خوشحال نیستم. یادم رفته بود تک فرزند نیستم. -_-
+ چی ؟
- تو نبودی من تک فرزند بودم دیگه :|
+ ازت متنفرم!
- منم همینطور، عزیزم. ^_^
داداش با احساسه من دارم آخه؟ خدایا این اذیت کردناشو از ما نگیــر :))
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
نظرسنجی
به نظر شما ما چه نوع جوکی را بزاریم تا شما بیشتر لذت ببرید
آمار سایت