loading...
4جوک
منوچهر نجفی/admin بازدید : 50 جمعه 19 دی 1393 نظرات (0)

·•●★ خانم میم.::.دختر کورد ★●•·

بعد 2 ماه دوری از خانواده میخواستم برگردم، زنگ زدم به داداش بزرگم،

من + خوشحالی دارم میام؟

اون - تو اصن بود و نبودت فرقی نمیکنه عزیزم ^_^

+ خیلی ممنون. اونوقت اتاقمو که بهم نریختی؟

- نه فقط اجاره ش دادیم به چندتـــا دانشجو، میای پیش خودم میخوابی. ^_^

+ عه اذیتم نکن دیگه! حالا خوشحالی دارم میاد یا نه؟

- نه اصلا خوشحال نیستم. یادم رفته بود تک فرزند نیستم. -_-

+ چی ؟

- تو نبودی من تک فرزند بودم دیگه :|

+ ازت متنفرم!

- منم همینطور، عزیزم. ^_^

داداش با احساسه من دارم آخه؟ خدایا این اذیت کردناشو از ما نگیــر :))

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما ما چه نوع جوکی را بزاریم تا شما بیشتر لذت ببرید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 191
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 201
  • باردید دیروز : 56
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 299
  • بازدید ماه : 386
  • بازدید سال : 1,715
  • بازدید کلی : 10,482
  • کدهای اختصاصی